جدول جو
جدول جو

معنی پری تکان - جستجوی لغت در جدول جو

پری تکان
(پَ رَ تَ)
نام فریدن اصفهان بپارسی هخامنشی. پری تکان قدیم با ولایت اصفهان تطبیق میشود و قسمتی را از آن اکنون فریدن گویند. هرودوت آنرا پریکان آورده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پری جان
تصویر پری جان
(دخترانه)
مرکب از پری + جان (واژه محبت آمیز در خطاب به اشخاص، به معنی عزیز)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پری تاج
تصویر پری تاج
(دخترانه)
پری (موجودی بسیار زیبا) + تاج، سرآمد پریان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پری خوان
تصویر پری خوان
کسی که برای تسخیر جن و پری افسون بخواند، پری افسا، پری افسای، پری بند، پریسا
فرهنگ فارسی عمید
(پْری / پِ)
جنسی از ماهیان اکانتوپتر از خانوادۀ پرسیده مشتمل بر ماهیان متوسط مستطیل و از فلس های بزرگ مستور و مخصوص دریاهای منطقه حاره اند
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ تِ)
دهی جزء دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع در 8هزارگزی جنوب باختری هشجین و 21 هزارگزی شوسۀ هروآباد به میانه.. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوایش معتدل است. سکنۀ آن 75 تن. آب آن ازدو رشته چشمه و محصول آن غلات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
نام یکی از دیه های سوادکوه مازندران
لغت نامه دهخدا
آنکه تسخیر جن کند افسونگر جن گیر پری خوان پریسای پری افسا پری افسای، جمع پری بندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پری سان
تصویر پری سان
تسخیر کننده، جن، افسونگر، عزیمت، خوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پری خوان
تصویر پری خوان
((~. خا))
مانند پری، افسونگر، جن گیر، پری سای، پری بند، پری افسا
فرهنگ فارسی معین
جایگاه مخصوص بره ی گوسفندان
فرهنگ گویش مازندرانی